۱۳۸۹ آبان ۸, شنبه

آزادی بیان و مطبوعات ، به مرگ خبرنگاران می انجامد

آزادی بیان و مطبوعات ، به مرگ خبرنگاران می انجامد

haris.jamalzada@gmail.com

با از بین رفتن رژیم طالبان در افغانستان و روی کار آمدن حکومت حامد کرزی رسانه صوتی ،تصویری و چاپی در کشور آهسته آهسته عرض موجودیت کردند و همه روزه به تعداد این رسانه ها در مرکز و ولایات کشور افزوده می شد. که امروزه بصورت مجموعی 598 رسانه تصویری ،صوتی و چاپی در کشور وجود دارد.با وجود اینکه آزادی بیان و آزادی رسانه ها در قانون رسانه های همگانی گنجانیده شده است و حکومت افغانستان از جمله ای دست آورد های خود در این کشور میداند در موارد بیشتری با تهدیدات گوناگون منجر به مرگ خبرنگاران شده است، نهاد ها و افرادی که در تطبیق آزادی بیان در کشور فعالیت دارند به دلیل افشای واقعت ها موجود در بحران افغانستان همیشه به تهدیدات و خود سانسوری ها رو به رو شده که در بیشتر مواقع نمی توانند واقعیت های موجود جامعه را به تصویر بکشند اما در این روند شماری از خبرنگارانی اند که بدون ترس و هراس وبا یک اراده راسخ به این اقدام دست می زنند.این اقدام خبرنگاران با اراده مورد پسند شماری حکومت داران که در نا هنجاری ها و نا ملایمت های موجد دست دارند واقع نمی گردد و به میل آنها نمی باشد که قدرتمندان مقدر و حکمروان خود مختار محلی و ملی با انگیزه های متعددی حقوق و امتیازات خبرنگاران افغان را در کشور نقض نموده و به آنها مورد تهدید قرار داده دست به ترور و گاهی هم دست به قتل آنها می زنند.

با سربریدن اجمل نقشبندی خبرنگار آزاد در ولایت آشوب زده هلمند به روز 19 حمل 1386 به ساعت 3 بعد از چاشت از سوی طالبان. به همه مردم معلوم گردید که حکومت افغانستان به خبرنگاران افغان احترام قایل نبوده به آنها نمی اندیشد،روزنامه نگار ایتالیای که همراه با اجمل نقشبندی در قید طالبان بسر می برد در بدل رهای پنج تن از افراد طالبان از زندان توسط حکومت افغانستان رها گردید و اجمل نقشبندی در قید آنها باقی ماند.مرگ نقشبندی آغازی بود برای انگیزه کشتار خبرنگاران در افغانستان.

بعد از آن خبرنگاری دیگر در ولایت کندز به بهانه مرموزی به قتل رسید.سلطان محمد منادی بعد از چهار روز در بند طالبان به روز چهار شنبه 18 سنبله به قتل رسید. در این قضیه هم همکار خارجی این خبرنگار افغان نجات می یابد ،ولی خودش کشته می شود. همکار خارجی وی بواسطه ای یک عملیات کماندوی برتانیایی، نجات پیدا میکند و ادعا میکند که سلطان محمد منادی با فاصله ای یک متر دورتر از وی، در زدو خورد دو طرف به قتل رسیده است.اما شاهدان عینی و جناح گروگان گیرنده گان در تماس تلفونی گفته بودند که سلطان منادی به دست ایشان به قتل نرسیده است. شواهدی که در جسد این خبرنگار دیده شده است حاکی از آن است که میله ای تفنگچه ای کماندو های خاص انگلیسی از نزدیک به گلویش مانده شده و فیر گردیده است.پس قضیه این دو قتل دیده می شود که مشابه بوده کاری جز پلان سازماندهی شده از سوی افراد و گروهای خاصی چیزی دیگری نبوده است.

شک و تردید های وجود دارد که سلطان منادی از اطلاعات که میان نیروهای کماندوی خارجی و طالبان وجود داشته که وی باید نمی فهمید درک کرده بود.علت مرگ وی باشد.

به این ترتیب سیدحامد نوری خبرنگار و گوینده تلویزیون ملی بتاریخ 15 سنبله 1389 ساعت 8 و سی دقیقه شب توسط تلیوفون از خانه اش به بیرون خاسته میشود و در نزدیکی بلاک 52 مکرویان توسط افراد ناشناس که انتظارش را می کشیدند بصورت فجیع توسط کارد به قتل می رسد. مثل قضیه های قتل قبلی خبرنگاران مظلوم افغان این هم یک قتل مرموز بوده که تا حال دلیلش روشن نشده است.

در روز برگزاری انتخابات حجت الله مجددی خبرنگاررادیو تلویزیون ملی هنگام تهیه گزارش از سوی نیروهای امنیت ملی بازداشت شد.به گفته ای یکی از نزدیکان وی تا حال از وی هیچ احوال در دست رس نیست که در چگونه یک وضعیت قرار دارد.

به همین شکل روزنامه نیو یارک در شماره روز چهار شنبه22 سپتامبر 2010 نوشته است که محمد نادر خبرنگار شبکه الجزیره به ساعت چهار صبح روز چهار شنبه در ولایت کندهار بازداشت شده است. پیش از آن رحمت الله نیکزاد خبرنگار آزاد که برای شبکه الجزیره و اسوشیتد پرس کار می کرد، در اوایل صبح روز دوشنبه در ولایت غزنی از سوی بازداشت شده است . با وجود اینکه "سن سیت بلین سکی" یکی از سخنگویان ناتو و آیساف با فرستادن ایمیل به روزنامه نیویارک تایمزگفته است که نیروهای بین المللی این دو خبرنگار را برای ممانعت از تبلیغات و فعالیت به سود شبکه های شورشی باز داشت کرده اند.

خبرنگاران در هر کشور که باشند جز اطلاعات دیگر هیچ چیز مادی در دست رس آنها قرار ندارد و همیشه آنها در جستجوی آشکار ساختن اطلاعات و حقایق پنهان در کشور هستند.که گاهی منجر به قتل آنها می گردد.

هر چند مقامات حکومت افغانستان و شرکای بین المللی افغانستان آزادی بیان و آزادی مطبوعات در افغانستان را یکی از دست آورد های مهم و ارزنده خود در جریان حکومتداری خود در کشور میدانند ،ولی نظربه شواهد و حقایق که در زمینه وجود دارد این ها همه شعاری برای ادامه قدرت در کشور چیزی دیگری نیست اگر حکومت افغانستان به واقعیت این را دست آورد خود میدانست و به این داشته های خود احترام میگذاشت و به ایجاد دست آورد خود افتخار می کرد،پس چرا؟در تبادله خبرنگار خارجی اقدام کرد و در بدل رهای آن پنج تن ازنیروهای طالبان را از زندان رها کرد. ولی در تبادله خبرنگار افغانی حاضر به تبادله نشد واز این امر چشم پوشی کرد .همچنان مورد دیگری که شد و تردید را رد مورد عدم حمایت حکومت از آزادی بیان آشکار می سازد قتل سلطان محمد منادی در ولایت کندز است که قضیه وی تقریبا مشابه به قضیه اجمل نقشبندی است و که وی هم در مقابل رهای یک خبرنگار خارجی به قتل می رسد.

هرچند نهاد های خبرنگاری ملی و بین لمللی بلنوله از این اقدام غیر انسانی طالبان به شدت انتقاد کرده اند و خواهان رسیده گی جکومت به این قضیه های خبرنگاران شدند،ولی هیچگونه توجه به آین دوسیه های خبرنگاران صورت نگرفته است.

دولت افغانستان به منظور حمایت از دست آورد خود و نهادینه ساختن آزادی بیان و آزادی رسانه ها باید به کار خبرنگاران در شرایط نا امن کشور همایت جدی نموده به رسانه های همگانی ارزش قایل شود در غیر آن دست آورد حکومت حامدذ کرزی در کشور بی مفهوم خواهد بود.

منابع :

1- نیو یارک تایمز.

2- سایت خبری پژواک

3- سایت صبح بخیر افغانستان

4- و سایت انترنیتی حمایت از خبرنگاران افغانستان

5- سایت خبری افغان پیپر

هیچ ادعای بر شفافیت انتخابات در افغانستان وجود ندارد

هیچ ادعای بر شفافیت انتخابات در افغانستان وجود ندارد
haris.jamalzada@gmail.com

پیش از اینکه در مورد شفافیت و چگونگی روند انتخابات مجلس نماینده گان در افغانستان بپردازم میخواهم در مورد این روند تعریفی داشته باشم. انتخابات یکی از شیوه های نظام دموکراتیک یا حکومتداری مردمی بر مبنای خواست های مشروع و قانونی مردم یک کشور است.

حضورگسترده ی مردم در انتخابات که با شفاقیت همراه باشد از نشانه های یک انتخایات مشروع و قابل قبول در یک کشور خوانده می شود .

افزون بر این میتوان گفت انتخابات شیوه و روشی برای گزینش رییس جمهوری ویا نماینده گان مردم توسط مردم از طریق رای مردم است.به این ترتیب مردم میتوانند از طریق رای خود در روند سیاسی کشور شریک شده و در ساختار حکومت نقش فعال گیرند.

با تاسف در افغانستان این شیوه پس از دهه های جنگ و بدبختی برای مردم افغانستان یک شیوه جدید و غیر شفاف حاکم شده است .هر چند مردم برای نخستین بار برای ایجاد یک حکومت مردمی با شور و شوق عالی و خوشبینانه به پای صندوقهای رای رفتند تا سرنوشت آینده کشورشان را تعین و نقش خود را در روند سیاسی ایفا نمایند، اما درانتخابات های نه سال گذشته در کشور، تقلب و تخطی های گسترده که صورت گرفت بر اعتبار این روند خدشته وارد کرده و ذهنیت عامه را کاملا نسبت به انتخابات تغیر داد تا اندازه که واژه تنفر جاگزین مفکوره های مرده نسیت به انتخابات در افغانستان شده است . ملت افغان دریافت که ادعای ما از انتخابات و ایجاد یک حکومت مردمی با این وضعیت بی معنا است و مردم هم آهسته آهسته از این شیوه و روش حکومتداری فرار را بر قرار اهمیت دادند.

با برگزاری انتخابات مجلس نماینده گان در بیست و هفتم سنبه 1389 خورشیدی دیده شد که علاقمندی مردم نسبت به انتخابات ریاست جمهوری گذشته به مراتب کم تر بوده است .نظر به ارقام که از سوی کمسیون مستقل انتخابات در افغانستان ارایه شده است درانتخابات مجلس نماینده گان چهل درصد رای دهنده گان اشتراک داشتند . ونظر به آمار که از طرف بنیادهای انتخابات آزاد و عادلانه افغانستان ،کمسیون شکایات انتخاباتی و دیگر نهاد های مسوول ارایه شد تقلب بصورت گسترده صورت گرفته است .این خود نشان میدهد که علاقه و باور مردم نسبت به انتخاباتی که با انواع نا هنجاری ها همراه شد خاسته شده است .

حال به نظر من دیگر ادعای برشفافیت وعادلانه بودن انتخابات در افغانستان وجود نخواهد داشت.چون دوعامل عمده ای که در یک انتخابات موفق شامل است در این انتخابات بصورت گسترده نقض شده است.اول اینکه مردم بصورت عمومی شرکت نه کرده اند.دوم اینکه انتخابات از شفافیت خوب برخوردار نبوده است.

هر چند از نظر قانونی که مقامات حکومتی بر قانونی بودن این روند تاکید دارند که این روند دارای مشکل نمی باشد و از نظر قانونی یک شیوه قابل قبول است ،ولی از نظر شفافیت و عادلانه بودن این روند قابل قول نبوده و نخواهد بود.

جای بسیار تاسف است که با این همه تقلب گسترده باز هم مقامات حکومت با جدیدت می گویند که انتخابات مجلس نماینده گان به موفقیت و پیروزی سپری شده است.

من قابل یاود آوری میدانم تا از یک چند تقلب که به سطح مطبوعات ارایه شده خدمت خواننده گان ارجمند ارایه بدارم تا خود در مورد شفافیت انتخابات قضاوت کنند.

به تاریخ 28 سنبله یک تن از باشنده گان منطقه سینزری در قندهار که از نامش خود داری کرده است به یکی از روزنامه های خارجی گفته است که آنها شش صد قطعه کارت رای دهی را به موی سفید قومی داده اند تا از طرف آنها رای بدهد.حال شما خود قضاوت کنید که شفافیت در این انتخابات وجود داشته است یا خیر.

و در بعضی از ولایات کشور هم شواهد در دست رس مطبوعات وجود دارد که زورمندان با استفاده از زور و قدرت محلی خود صندوق های رای دهی را یک شب قبل از برگزاری انتخابات پر کرده اند.

با این حال مردم از پارلمان و یا مجلس نماینده گان آینده چه انتظاری میتوانند داشته باشند. که افراد شایسته میتواند در این پروسه به موفقیت برسد و یا افراد که دارای صلاحیت های محلی و قدرت های منطقه ای هستند.

با این هم معیار های که از سوی کمسیون انتخابات برای انتخاب افراد به جیث نامزد و نماینده مردم در نظر گرفته شده است زمینه را برای ورد زورمندان محلی ،قاچاقبران مواد مخدر،جنایتکاران جنگی و دیگر گروهای خلاف کار به مجلس نماینده گان را فراهم می سازد.